اگر توانسته باشم درقلب یک انسان
پنجره جدیدی را به سوی او باز کرده باشم
زندگانی من پوچ نبوده است.
زندگانی تنها چیزی است که اهمیت دارد
نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی.
تنفر همان قدر خوب است که عشق
ودشمن همانقدر خوب است که دوست.
برای خودت زندگی کن
زندگانی را آنسان که خود می خواهی زندگی کن.
واز این رهگذر است که تو
باوفاترین دوست انسان خواهی بود.
_من هر روز تغییر می کنم_
ودرهشتاد سالگی هم همچنان تجربه می آموزم
وتغییر می کنم.
کارهایی را که به انجام رسانده ام
دیگر به من ربطی ندارد
دیگر گذشته است.
من برای زندگی هنوز نقدینه های بسیاری
در اختیار دارم.
«خلیل جبران»
ناتانایل خواندن اینکه شنهای ساحل نرم است برایم کافی نیست، میخواهم پاهایم این نرمی را حس کند.
« آندره ژید »
از انسانها غمی به دل نگیر. زیرا خود نیز غمگینند، با آنکه تنهایند ولی از خود می گریزند زیرا به خود ، به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند، پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند!
«دکتر علی شریعتی»
اگر برنامه یک ساله دارید برنج بکارید.
اگر برنامه 10 ساله دارید درخت بکارید.
اگر برنامه 100 ساله دارید انسان تربیت کنید. «کنفسیوس»